بهت جايزه ميدمااااااااااا
يه شب هر كاري ميكردم اميرعلي نميخوابيد داشت با پاستل نقاشي ميكرد و هرچه اصرار ميكردم بخوابه توجه نميكرد بهش گفتم: نخواب منم قهرم بهش پشت كردم ديد جدا"دارم ميخوابم تند تند وسايلاش رو جمع كرد اومد بخوابه گفت: مامان قهر نكن برگرد زود باش برگرد جوابش رو ندادم يعني خوابم گفت: برگرد ميخوام بهت جايزه بدمااااااااااااااا خنده ام گرفت برگشتم گفتم جايزه چي ميدي ؟ گفت: شكلااااااااااااات ...
نویسنده :
فرشته
15:16